رضا خیرالدین؛ علیرضا صلاحی مقدم
چکیده
رویکردهای ساماندهی اسکانهای غیررسمی بر نیازهای سکونت گاهها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایهها و توانمندیهای ساکنان این سکونتگاهها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایههای محلی و با ...
بیشتر
رویکردهای ساماندهی اسکانهای غیررسمی بر نیازهای سکونت گاهها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایهها و توانمندیهای ساکنان این سکونتگاهها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایههای محلی و با کمترین دخالتهای دولت صورت میگیرد. لذا هدف مقاله واکاوی رویکرد توسعه داراییمبنا به منظور ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی با انتخاب اسکان غیررسمی محله فرحزاد در شمال غرب تهران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کمی ـ کیفی)، به لحاظ ماهیت در دسته پژوهش های توصیفی ـتحلیلی قرار میگیرد. به منظور برداشت دارایی های محله فرحزاد از روش مطالعه اسناد، پیمایشهای میدانی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کنشگران محلی و ساکنین استفاده شده است. تعداد 93 خانوار برای پرسشنامه و مصاحبه بهطور تصادفی انتخابشدهاند و تحلیل دادهها با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد وجود شبکه های نسبتاً قدرتمند غیررسمی بین نهادهای مردمی فعال، نهادهای مذهبی و ساکنان و قومیتها، سرمایه اجتماعی بالا و روددره فرحزاد و سرمایههای کالبدی محله از داراییهای این محدوده هستند. متناسب با دارایی های مطالعه و احصا شده، برنامههای اولویتدار و نهادهای مجری مشخص شده اند تا با اجرای برنامه ها بهبود شرایط زیست و معیشت و کاهش آسیب های اجتماعی در محله فرحزاد محقق گردد.
علی اکبر تقی پور؛ ابوالفضل مشایخی؛ قاسم جعفری
چکیده
شهرنشینی از چالشهای مهم جوامع است. دولتها از عهده پاسخگویی به نیازهای متنوع شهروندان برنمیآیند و ادامه روند فعلی میتواند باعث افزایش مشکلات شهروندان با مدیریت شهری شود. امروزه از حکمروایی خوب بهعنوان راهحل مناسب برای توقف روند فعلی سخن گفته میشود. یکی از عوامل مؤثر در تحقق حکمروایی خوب شهری، سرمایه اجتماعی است. در این ...
بیشتر
شهرنشینی از چالشهای مهم جوامع است. دولتها از عهده پاسخگویی به نیازهای متنوع شهروندان برنمیآیند و ادامه روند فعلی میتواند باعث افزایش مشکلات شهروندان با مدیریت شهری شود. امروزه از حکمروایی خوب بهعنوان راهحل مناسب برای توقف روند فعلی سخن گفته میشود. یکی از عوامل مؤثر در تحقق حکمروایی خوب شهری، سرمایه اجتماعی است. در این راستا با توجه چالشهای موجود در شهر سمنان سنجش رضایت شهروندان از عملکرد مدیریت شهری و همچنین نقش آنها در ایجاد حکمروایی خوب شهری حائز اهمیت است. به همین منظور برای بررسی نقش سرمایههای اجتماعی در حکمروایی خوب شهری در شهر سمنان ابتدا تعاریف حکمروایی خوب شهری و سرمایه اجتماعی بررسی گردید و سپس شاخصهای تأثیرگذار سرمایههای اجتماعی در حکمروایی خوب شهری استخراج شد. پسازآن با تدوین پرسشنامه نظرات شهروندان جمعآوری گردید. نتایج تحلیل پرسشنامهها نشان میدهد که شاخصهای آگاهی، اعتماد و مشارکت از سرمایه اجتماعی در شهر سمنان در وضعیت مناسبی قرار ندارد و نبود پاسخگویی، شفافیت، توافق جمعی و قانونمندی در حکمروایی شهری سمنان موجب از بین رفتن اعتماد به مدیریت شهری و کاهش تمایل به مشارکت در طرحهای شهری شده است. نتیجه این امر عدم دخالت شهروندان در تصمیمگیریها است. همچنین نبود زیرساختهایی مانند شورای محلات و سازوکار مناسب برای حضور مردم در فرایند تصویب طرحها نیز در بروز این امر مؤثر بودهاند.
سمیه شالچی؛ امین مومیوند
چکیده
حرکت در مسیر توسعه همهجانبه، الزامات، مقدمات و بسترهای خاص خود را میطلبد. سرمایه اجتماعی بیشک بهعنوان عامل تسهیلکننده همکاری و مشارکت، دستیابی به شاخصهای توسعه را تسریع میکند. مطالعات چند دهه اخیر نشان میدهد که، سرمایه اجتماعی متغیر مهمی برای تبیین تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی فضایی است. نگارندگان این پژوهش کار خود ...
بیشتر
حرکت در مسیر توسعه همهجانبه، الزامات، مقدمات و بسترهای خاص خود را میطلبد. سرمایه اجتماعی بیشک بهعنوان عامل تسهیلکننده همکاری و مشارکت، دستیابی به شاخصهای توسعه را تسریع میکند. مطالعات چند دهه اخیر نشان میدهد که، سرمایه اجتماعی متغیر مهمی برای تبیین تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی فضایی است. نگارندگان این پژوهش کار خود را با فرضیه اصلی ارتباط سرمایه اجتماعی و میزان توسعهیافتگی شهرها، آغاز نمودند. جهت آزمون فرضیه، با تکیهبر پژوهشهای انجام شده در رابطه با سطح توسعهیافتگی شهرستانهای استان همدان، دو شهرستان برتر و دو شهرستان محرومتر، که به ترتیب عبارتاند از؛ همدان و تویسرکان در سطح بالای توسعه و کبودرآهنگ و فامنین در سطح پایین، گزینش شدهاند. کمبود پژوهشهای مختص به زنان و شهر و غفلت نسبت به این قشر بهعنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه، پژوهشگران را نسبت به تمرکز بر این قشر ترغیب نمود. درواقع این پژوهش باهدف بررسی سنجش میزان سرمایه اجتماعی زنان و ارتباط آن با سطح توسعهیافتگی شهرستانهای استان همدان، انجام پذیرفته است. پژوهش مبتنی بر استراتژی کمی بوده و از نظر روش اسنادی-پیمایشی میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات در زمینه سنجش سرمایه اجتماعی زنان، پرسشنامهای است که سرمایه اجتماعی را در چهار بُعد شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی، اعتماد، تعامل اجتماعی و کنشهای یاریگرانه مورد سنجش قرار میدهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران درمجموع برابر 384 بهدستآمده است. نتایج پژوهش نشانگر همبستگی معنادار و مثبت سرمایه اجتماعی زنان و توسعه شهری است. در این میان همبستگی معنادار و مثبت ابعاد شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی و کنشهای یاریگرانه با رتبهبندی توسعه شهرها نیز مورد تأیید قرار گرفت. همچنین بین سرمایه اجتماعی زنان و پایگاه اجتماعی، اقتصادی و طبقه ذهنی آنان رابطه معنادار وجود دارد.
علی اصغر کیا؛ بهار زند رضوی
چکیده
حوزه عمومی، مفهومی است که به فضاها و فرآیندهای ارتباطات اجتماعی آزاد، به لحاظ سیاسی برابر و در عین حال مستقل دلالت میکند. حوزه عمومی را قلمرویی از حیات اجتماعی دانستهاند که در آن میتوان مسائل و موضوعات مورد علاقه را به بحث گذاشت. قلمرویی که در آن میتوان اختلاف نظرات را از طریق بحث منطقی و نه توسل به جزمیات جاافتاده و یا با توسل ...
بیشتر
حوزه عمومی، مفهومی است که به فضاها و فرآیندهای ارتباطات اجتماعی آزاد، به لحاظ سیاسی برابر و در عین حال مستقل دلالت میکند. حوزه عمومی را قلمرویی از حیات اجتماعی دانستهاند که در آن میتوان مسائل و موضوعات مورد علاقه را به بحث گذاشت. قلمرویی که در آن میتوان اختلاف نظرات را از طریق بحث منطقی و نه توسل به جزمیات جاافتاده و یا با توسل به احکام سنتی صادره از سوی عرف و عادات، طرح کرده و به نتیجه رساند. از مولفههای اصلی شکلگیری حوزه عمومی مشارکت است. مؤلفه سرمایه اجتماعی برای شکلگیری مشارکت پایدار در حوزه عمومی تعیینکننده به نظر میرسد. سرمایهای که اعتماد افراد را برای ورود به گفتوگو فراهم کرده و درنتیجه احتمال رسیدن به توافق را ممکن میسازد. این مقاله با روش مطالعه موردی و با استفاده از دو ابزار مشاهده میدانی و پرسشنامه بوستان نشاط واقع در شهر کرمان را مطالعه میکند تا سرمایه اجتماعی و شاخصهای شهر انسانی را دریک فضای فیزیکی بهعنوان بستر مناسب برای تعامل پایدار اجتماعی مورد سنجش قرار دهد و نشان میدهد که چگونه فضای فیزیکی مناسب برای تحقق جنبههای اساسی حوزه عمومی تعیینکننده است.