علی اسکوئی ارس
چکیده
عدم توجه به ویژگیهای ساختاری سکونتگاههای غیررسمی با پیشبرد راهکارهایی مبتنی بر جزءنگری در مواجة با این معضل شهری، روز به روز بر دامنة مشکلات در این سکونتگاهها میافزاید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی چالشهای محلة آخماقیه بهعنوان یکی از سکونتگاههای غیررسمی در شهر تبریز است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و بهمنظور تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
عدم توجه به ویژگیهای ساختاری سکونتگاههای غیررسمی با پیشبرد راهکارهایی مبتنی بر جزءنگری در مواجة با این معضل شهری، روز به روز بر دامنة مشکلات در این سکونتگاهها میافزاید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی چالشهای محلة آخماقیه بهعنوان یکی از سکونتگاههای غیررسمی در شهر تبریز است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش پرسشنامه و آزمونهای تیتست، فریدمن و همبستگی بهرهبرداری شده است. دادههای پژوهش، با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی گردآوری شده (ترکیبی از روشهای کمی و کیفی) و حجم نمونه هم بر اساس فرمول کوکران معادل 378 نفر برآورده شده است. شاخصهای تعیین شده در این پژوهش، به تریتب شاخصهای "کالبدی" "اجتماعی" "اقتصادی" و "زیرساختی" هستند. نتایج تحلیل دادهها و پرسش نامهها حاکی از آن بود که محلة آخماقیه از نظر ویژگیهای ساختاری (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی) پایینتر از حد متوسط قرار داشت و بیشترین میزان رضایتمندی ساکنان محلة آخماقیة تبریز در میان مؤلفههای مورد مطالعه، مربوط به مؤلفة اجتماعی بود و پس از آن به تریتب مؤلفة «زیرساختی»، مؤلفة «کالبدی» و در نهایت کمترین رضایتمندی مربوط به مؤلفة «اقتصادی» بود و بهطورکلی رضایتمندی ساکنان از شاخصهای ساختاری سکونتگاههای غیررسمی یکسان نبود. یافتههای دیگر تحقیق نشان داد که بین کیفیت زیرساختی و کیفیت اقتصادی محلة آخماقیه، ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشت.
هوشمند علیزاده؛ سونیا کرمی؛ آمنه علی بخشی
چکیده
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق شهری بهعنوان یکی از مهمترین ارکان زندگی مطلوب شهری، از الزامات برپایی جامعهای پویا، منسجم و مترقی میباشد. با توجه به اهمیت موضوع برابری در توزیع فضایی امکانات و نقش آن در جوامع انسانی در پژوهش حاضر قصد داریم تا مناطق کلانشهر تبریز را از نظر برخورداری از شاخصهای توسعه تحلیل نماییم. ...
بیشتر
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق شهری بهعنوان یکی از مهمترین ارکان زندگی مطلوب شهری، از الزامات برپایی جامعهای پویا، منسجم و مترقی میباشد. با توجه به اهمیت موضوع برابری در توزیع فضایی امکانات و نقش آن در جوامع انسانی در پژوهش حاضر قصد داریم تا مناطق کلانشهر تبریز را از نظر برخورداری از شاخصهای توسعه تحلیل نماییم. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی میباشد. دادههای موردنیاز از سالنامه آماری، طرح جامع و تفصیلی سال 1395 و سایر دادههای معتبر سازمانهای شهری در قالب 52 شاخص مهم که شامل دادههای مرتبط با مؤلفههای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، رفاهی، آموزشی و محیطی میباشد، گردآوریشده است. جهت تحلیل داده از ضریب تغییرات، آنتروپی شانون و تکنیک پرومته به ترتیب برای بررسی پراکنش، وزندهی و تعیین سطح برخورداری استفاده شده است. همچنین برای نمایش نتایج برروی نقشه از نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از عدم برخورداری متوازن و متعادل مناطق شهر تبریز از شاخصهای توسعه میباشد. بهطوریکه تنها مناطق 5 و 2 در سطح بالاتری از برخورداری از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، رفاهی، کالبدی، زیستمحیطی و آموزشی قرار داشته و مناطق 7، 3، 1 و 4 جزو مناطق کم برخوردار و منطقه 10 نیز جزو محرومترین مناطق با عدم برخورداری از شاخصهای مذکور میباشد. در کل نتایج تحقیق نشان میدهد که وضعیت مناطق شهر تبریز سنخیتی با توزیع فضایی متوازن نداشته و نیازمند توجه و مدیریت صحیح و کارآمد میباشد.
شهریور روستایی؛ فاطمه زادولی؛ شاهرخ زادولی خواجه
چکیده
سکونتگاههای غیررسمی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرالبریهای فضایی و افزایش فقر در شهرهاست. از این شیوه سکونت، در شهر تبریز میتوان به بخشهایی از شمال شهر اشاره نمود که با مکانیسم خاص خود، بهسرعت در حال گسترشاند. از اینرو هدف این مقاله سنجش فقر اجتماعی در مناطق حاشیهنشین شمال ...
بیشتر
سکونتگاههای غیررسمی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرالبریهای فضایی و افزایش فقر در شهرهاست. از این شیوه سکونت، در شهر تبریز میتوان به بخشهایی از شمال شهر اشاره نمود که با مکانیسم خاص خود، بهسرعت در حال گسترشاند. از اینرو هدف این مقاله سنجش فقر اجتماعی در مناطق حاشیهنشین شمال شهر تبریز و مقایسه آن با شهر تبریز میباشد. تحلیل حاضر از نظر نوع توصیفی - تحلیلی و از نظر ماهیت کاربردی میباشد که با توجه به مؤلفههای مورد بررسی، رویکرد غالب بر تحقیق از نوع کمی است. جامعه آماری حاشیهنشینان شمال شهر تبریز در سال 1390 میباشد و دادههای این پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 مرکز آمار ایران (بلوکهای آماری) استخراج شده است. برای تجزیهوتحلیل این دادهها و نشان دادن پراکنش فقر اجتماعی در محدوده مورد مطالعه از نرمافزار Arc/GIS استفاده گردیده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که محدوده مورد مطالعه در سال 1390 دارای 2116 بلوک میباشد که از این تعداد 181 بلوک معادل 56/8 درصد در وضعیت مطلوب، 465 بلوک معادل 98/21 درصد در وضعیت نسبتاً مطلوب، 504 بلوک معادل 81/23 درصد در وضعیت متوسط، 563 بلوک معادل 61/26 درصد در وضعیت نسبتاً نامطلوب و 403 بلوک معادل 04/19 درصد نیز در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین کیفیت این شاخصهای اجتماعی در بلوکهای نزدیک به متن شهر مطلوبتر از بلوکهای حاشیهای میباشد یعنی پراکنش فقر اجتماعی به حاشیه شهر گرایش دارد.