محمود شورچه
چکیده
یکی از مهمترین مسائل شهری، رشد بیشازحد آنها در قالب کلانشهرهاست. این رشد فزاینده در اغلب موارد میتواند با آثار و پیامدهای زیستمحیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- سیاسیِ بسیاری همراه باشد. یکی از رویکردهای بسیار مؤثر برای مقابله با این مسئله، «مدیریت رشد شهری» است. «مدیریت رشد شهری» بهعنوان یک راهبرد عملی در ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل شهری، رشد بیشازحد آنها در قالب کلانشهرهاست. این رشد فزاینده در اغلب موارد میتواند با آثار و پیامدهای زیستمحیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- سیاسیِ بسیاری همراه باشد. یکی از رویکردهای بسیار مؤثر برای مقابله با این مسئله، «مدیریت رشد شهری» است. «مدیریت رشد شهری» بهعنوان یک راهبرد عملی در طی چند دهه گذشته کوشیده است از طریق برخی رویکردها، سیاستها و برنامهها، فرایند رشد کلانشهرها را در مسیری پایدارتر و هوشمندانهتر هدایت کند. ازجمله مدلهای بسیار مهم و کاربردی در برآورد کمّیِ وضعیت رشد شهری، مدل «شاخص رشد هوشمندانه»(SGI) است که از تکنیکهای گوناگونی، ازجمله تکنیک «چهار دی»(4D)، استفاده میکند. با عطف به پیشینه نظری و تکنیکی در این زمینه، این مقاله، کلانشهر تهران را بر پایه برخی شاخصهای رشد هوشمندانه و در چارچوب رویکرد مدیریت رشد شهری، مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. نتایج بهدستآمده در این مقاله نشان میدهد که مداخله مثبت در وضعیت «تراکم»، «تنوع»، «طراحی» و «دسترسی» در فصل مشترک کاربری زمین- حملونقل میتواند اثر معناداری بر مسافت طی شده وسایل نقلیه داشته و درنتیجه سبب کاهش در میزان جابجاییها و کنترل رشد در منطقه کلانشهری تهران شود.
یاسر رحمانیانی؛ اصغر محمدمرادی؛ حمیرا عسگری
چکیده
مساحت مسکن بر گسترش و سکونت افراد به خصوص در واحدهای کوچکمقیاس است. گسترش مسکنکوچک در کلانشهرها در ارتباط با حوزههای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی است. این پژوهش سعی در شناسایی و اولویتبندیِ میزان اثرگذاری شاخصهای زمینه سازِ رشد مسکن کوچکمقیاس برای سکونت دارد. پژوهش با بهرهگیری از روش کیفی در استخراج شاخصها و گردآوری ...
بیشتر
مساحت مسکن بر گسترش و سکونت افراد به خصوص در واحدهای کوچکمقیاس است. گسترش مسکنکوچک در کلانشهرها در ارتباط با حوزههای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی است. این پژوهش سعی در شناسایی و اولویتبندیِ میزان اثرگذاری شاخصهای زمینه سازِ رشد مسکن کوچکمقیاس برای سکونت دارد. پژوهش با بهرهگیری از روش کیفی در استخراج شاخصها و گردآوری نظرات ساکنین در کنار روش کمی برای تعیین میزان اثرگذاری متغیرهای مستقل برمبنای رویکردِ آمیخته صورت میپذیرد. سؤال تحقیق عبارت است از: شاخصهایی که سبب رشد توجه به مسکن کوچکمقیاس گردیده است، کداماند؟ میزان اثرگذاری و اولویتبندی این شاخصها بر اساس دیدگاه ساکنین خانههای کوچک در محدوده نوابِ شهرِ تهران چگونه است؟ از میان مناطق 22 گانه، محدوده نواب بر اساس معیارهایی مانند فراوانی مسکن کوچک، دسترسی به شبکه حملونقل مترو و اتوبوس شهری، مراکز خدماتی، یکسانی نسبی معماری و شهرسازی محدوده، انتخاب گردید. نتایج نشان میدهد که 23 مؤلفه مستخرج از ادبیات موضوع در حوزههای مختلف هستند که هفت مورد دارای بیشترین تأثیر بوده و عبارتاند از: مقرون بصرفه بودن، تعادلبخشی در عرضه و تقاضای مسکن، نزدیکی به مرکز شهر، اولویتدهی به کیفیت فضای داخلی، افزایش تنوع مسکن و خانهدار شدن طیف بیشتری، انتخابی اختیاری در مقابل اجباری و امکان پسانداز بیشتر.
سحر ندایی طوسی؛ رامینا جهانبخش جاوید
چکیده
با تغییر ماهیت تولید ثروت در عصر جدید جذب طبقه خلاق اهمیت بسیاری یافته و ضرورت پرداختن به رویکرد شهر خلاق در کلانشهرهای جهان ازجمله تهران را ضروری ساخته است. هدف نوشتار پیشِ رو وضعیتسنجی و آسیبشناسی عینی و ذهنی کلانشهر تهران از منظر شهر خلاق، با تأکید بر ذهنیتها و دانش عامه و ارائه راهکارهای برنامهریزانۀ شهری خلاق است. این ...
بیشتر
با تغییر ماهیت تولید ثروت در عصر جدید جذب طبقه خلاق اهمیت بسیاری یافته و ضرورت پرداختن به رویکرد شهر خلاق در کلانشهرهای جهان ازجمله تهران را ضروری ساخته است. هدف نوشتار پیشِ رو وضعیتسنجی و آسیبشناسی عینی و ذهنی کلانشهر تهران از منظر شهر خلاق، با تأکید بر ذهنیتها و دانش عامه و ارائه راهکارهای برنامهریزانۀ شهری خلاق است. این پژوهش، که در زمرۀ پژوهشهای ارزیابانۀ ترکیبی (کمی و کیفی) قرار دارد، میکوشد از طریق پیشنهاد مدل مفهومی متناسب با شرایط تهران، شاخص تلفیقی شهر خلاق را تدوین کرده و از طریق آن به سنجش وضعیت بپردازد. مدل مفهومی پژوهش در مجموع از 26 معیار و 66 شاخص تشکیل میشود. نتایج تحلیلها بهواسطۀ آمار رسمی نشاندهندۀ این است که تهران در رتبهبندیهای جهانی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. در دوازده مؤلفه بررسیشده در ارزیابی ذهنی به شیوۀ مصاحبه با گروههای هدف مشخص شد که مؤلفههای سرمایه نهادی و ساختاری، کارآفرینی و سرمایهگذاری و زیرساختهای هوشمند، دارای امتیاز پایینتر از 40% است. مؤلفههای سرمایه انسانی، سرمایه خلاق و رقابتپذیری نیز مؤلفههایی هستند که در ارزیابیهای ذهنی، امتیاز بالاتر از متوسط کسب کردهاند. دستاورد این پژوهش، با شناسایی کاستیهای شهر تهران میتواند نقشه راهی برای برنامهریزی کلانشهر تهران از منظر اصول شهر خلاق باشد.
بهزاد ملک پور اصل؛ پویا جودی گل لر
چکیده
ارزشها در برنامهریزی و دستیابی به چارچوب انگاشتی تبیینکنندۀ ارزشها و معیارهای داوری، عرصههای نوین پژوهشی را فراهم ساخته است. سیر تحول درک ارزشها در فرآیند برنامهریزی، پیوند مابین ارزشها و گفتمانهای مسلط در محیط برنامهریزی را در مرکز توجه خود قرار داده است؛ بهطوری که حیات ارزشهای برنامهریزی نیز متأثر از این ...
بیشتر
ارزشها در برنامهریزی و دستیابی به چارچوب انگاشتی تبیینکنندۀ ارزشها و معیارهای داوری، عرصههای نوین پژوهشی را فراهم ساخته است. سیر تحول درک ارزشها در فرآیند برنامهریزی، پیوند مابین ارزشها و گفتمانهای مسلط در محیط برنامهریزی را در مرکز توجه خود قرار داده است؛ بهطوری که حیات ارزشهای برنامهریزی نیز متأثر از این پیوند بوده و به واسطۀ رهیافتهای نوین همچون تأکید بر تجربۀ زیستۀ برنامهریزان، عرصههای سهگانۀ ارزشها، گفتمان و نظریۀ برنامهریزی به یکدیگر پیوند خوردهاند. نظام برنامهریزی ایران بیتوجه به این تحولات همچنان بر دیدگاههای اثباتباور به مثابۀ چارچوب تببینگر ارزشها در برنامهریزی تأکید دارد؛ بهطوریکه تأکید بر این رهیافت در نظامِ برنامهریزیِ ایران، زمینهای را فراهم کرده است که در آن فرآیند برنامهریزی جدا از گفتمانهایِ اثرگذار بر حیات ارزشها در نظر گرفته میشود. هدف این پژوهش دستیابی به چارچوب انگاشتی به منظور درک داوری عملی برنامهریزان در تجربۀ زیستۀ آنها است. روش پژوهش مبتنی بر نظریه مبنایی برساختگرایانه است که تمرکز آن بر فهم کنشِ اجتماعی برنامهریزان و درک تجربۀ زیستۀ آنها خواهد بود. دادههای تحلیل عناصر ذهنی برنامهریزان بواسطۀ روش مصاحبههای نیمه-ساختار یافته با 28 نفر از برنامهریزان دارای سابقه در محیط برنامهریزی کلانشهر تهران و پاسخ به پرسشهایی در ارتباط با تجربه زیستۀ آنها فراهم گشته و پس از انجام مراحل پیش کدگذاری اعم از گردآوری دادهها و پیادهسازی آنها، مرحله تحلیل دادهها و طیفهای سهگانه کدگذاری: کدگذاری اولیه، کدگذاری متمرکز و در نهایت کدگذاری نظری انجام شده است. در نهایت چارچوب انگاشتی حیات ارزشهای برنامهریز در سایۀ گفتمانها به عنوان دستاورد مقاله معرفی شده است.
محمود جمعه پور
چکیده
به نظر میرسد که ما در مسئله شهر تهران، پایتخ ت از هماهنگی با تغییرات جامعه به دورماندهایم. ما اغلب با آنچه کاول اونز[1] یک نقص اجرایی مینامد مواجهیم. دنبال کردن روشهایی که آشکارا غیرمفید و ناکارآمد هستند و آنطور که باربارا تاچمن[2] مینامد، سرچوبی[3] و در ناتوانایی خارج شدن از جبر ساختاری و نهادی غالب گرفتار آمدهایم. این جبر ...
بیشتر
به نظر میرسد که ما در مسئله شهر تهران، پایتخ ت از هماهنگی با تغییرات جامعه به دورماندهایم. ما اغلب با آنچه کاول اونز[1] یک نقص اجرایی مینامد مواجهیم. دنبال کردن روشهایی که آشکارا غیرمفید و ناکارآمد هستند و آنطور که باربارا تاچمن[2] مینامد، سرچوبی[3] و در ناتوانایی خارج شدن از جبر ساختاری و نهادی غالب گرفتار آمدهایم. این جبر ساختاری و نهادی، نیاز به تغییر نگرشی و پارادایمی در این زمینه را گوشزد میکند. بهجای توجه به فرایند شکلگیری تهران و تبدیلشدن آن به یک مسئله، برخورد پروژهای با آن داریم. درحالیکه بسیاری از عوامل تبدیل شهر تهران به یک کلانشهر مسئلهدار همچنان عمل میکند. ما نیازمند نگرش فرایندی و یک مهندسی معکوس در فرایندی هستیم که در طی بیش از دو سده منجر به شکلگیری تهران امروز شده است. ما نیازمند تغییر نگرش اساسی به رویه و روشهای مرسوم برنامهریزی به نگاه کلی، سیستمی، فرآیندی و دورنگر هستیم. بهجای جزئینگری و نگرش انتزاعی، دورنگری بهجای نزدیکبینی، برخورد فرایندی بهجای پروژهای، نگاه برنامه محور بهجای روزمرگی و ...، راههای حل معضل تهران و ساماندهی مسئله پایتخت را گوشزد میکنند. نتایج تحلیل بر راهبرد مدیریت یکپارچه و سیستمی در چارچوب پیوندهای منطقهای و فرامنطقهای و نگرش اکولوژیکی به توسعه کلانشهر، ایجاد تعادل بین محیط طبیعی و محیط انسانی، تعادل منطقهای و توجه به ظرفیتهای اکولوژیکی منطقه کلانشهری تأکید میکنند. [1]. Cowell Owens [2]. Barbara Tuchman [3]. Wooden headedness