لیلا حبیبی؛ عامر نیک پور؛ معصومه نجفی
چکیده
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از مهمترین بخشهای شهرها جهت استفاده زنان، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند که گاهی نقش عوامل بازدارنده را در استفاده از این فضاها بازی میکنند. هدف از این تحقیق سنجش عامل احساس امنیت در فضاهای شهری برای زنان میباشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهشهای توصیفی ...
بیشتر
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از مهمترین بخشهای شهرها جهت استفاده زنان، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند که گاهی نقش عوامل بازدارنده را در استفاده از این فضاها بازی میکنند. هدف از این تحقیق سنجش عامل احساس امنیت در فضاهای شهری برای زنان میباشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهشهای توصیفی -تحلیلی به شمار میرود. مطالعات نظری این تحقیق با بهرهگیری از تحقیقات پیشین و مرور بر ادبیات موضوع، تکمیل و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری اطلاعات انجامید. سؤالات پرسشنامه شامل 61 سؤال در مورد فضاهای عمومی شهر آمل طراحی و بین 450 نفر از پاسخگویان توزیع و تکمیل شد. دادههای بدست آمده در محیط Spss با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون کروسکال والیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که تفاوت معناداری بین مؤلفههای احساس امنیت و نگرش زنان وجود دارد. همچنین نتایج آزمونها بیانگر این است که در خیابانها و پارکها کمترین احساس امنیت و در میادین بیشترین میزان رضایت از مقوله امنیت در بین زنان وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری میان متغیرهای زمینهای چون سن، تحصیلات، شغل و میزان دفعات استفاده از فضاهای عمومی و احساس امنیت زنان وجود دارد.
میترا عظیمی
چکیده
زنان و مردان متناسب با نقش و مسئولیتشان از فضاهای شهری به شیوههای گوناگون استفاده میکنند. در این میان، زنان همواره بهطور مستقیم با خانواده و جامعه در ارتباط بودهاند و میباید در کانون فرایند برنامهریزی و ساخت فضاهای شهری قرار گیرند. اما تاکنون روند غالب در تدوین برنامهریزیهای شهری از حاکمیت نگرش مردانه و درک نیازهای ...
بیشتر
زنان و مردان متناسب با نقش و مسئولیتشان از فضاهای شهری به شیوههای گوناگون استفاده میکنند. در این میان، زنان همواره بهطور مستقیم با خانواده و جامعه در ارتباط بودهاند و میباید در کانون فرایند برنامهریزی و ساخت فضاهای شهری قرار گیرند. اما تاکنون روند غالب در تدوین برنامهریزیهای شهری از حاکمیت نگرش مردانه و درک نیازهای آنها از شهر حکایت میکند. این در حالی است که امروزه برنامهریزان شهری بر این باورند که به دلایل بیشماری ساخت فضای شهری نیاز به اتخاذ روشی دارد که در آن تعادلهای جنسیتی رعایت شده باشد. بر این اساس در مقاله حاضر «درک تفاوت نیازهای زنان و مردان در ساخت فضای شهری»، «شناخت عناصر مهم در ایجاد شهرهای دوستدار زن» و «تبیین نقش زن در فرایند برنامهریزی شهری» مدنظر میباشد. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش مطالعه کتابخانهای و اسنادی مؤلفههای مورد نیاز برای ایجاد شهر دوستدار زن شناسایی شد. سپس بر اساس مجموعه مطالعات و بررسیهای صورت گرفته و همچنین منطبق با مؤلفههای برآمده از نظریههای مطرح شده، استراتژیها و اقدامات ضروری جهت ایجاد شهر دوستدار زن و پیشنهادهای مشخص در این رابطه تبیین گردید