ستار پروین؛ سمیه شالچی
چکیده
در چند دهه گذشته توسعه پایدار شهری به یکی از رویکردهای نظری مهم و تأثیرگذار در سیاستگذاریهای شهری تبدیل شده است. توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای نسل کنونی بدون آسیب زدن به نیازهای نسل آینده است. بنابراین با این رویکرد هرگونه مداخله شهری و احداث پروژههای شهری باید محتاطانه و مبتنی بر این نگاه باشد. انجام مطالعات مربوط به اتاف ...
بیشتر
در چند دهه گذشته توسعه پایدار شهری به یکی از رویکردهای نظری مهم و تأثیرگذار در سیاستگذاریهای شهری تبدیل شده است. توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای نسل کنونی بدون آسیب زدن به نیازهای نسل آینده است. بنابراین با این رویکرد هرگونه مداخله شهری و احداث پروژههای شهری باید محتاطانه و مبتنی بر این نگاه باشد. انجام مطالعات مربوط به اتاف بیشک گامی اساسی در جهت نیل به این اهداف مهم میباشد. مطالعه حاضر به مطالعه ارزیابی تاثیرات و پیامدهای اجتماعی-فرهنگی (اتاف) بزرگراه سعیدآباد در منطقه 18 شهرداری تهران میپردازد. از ترکیبی از روشهای کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه و مشاهده) در پژوهش استفاده شده است. دادههای تحقیق از طریق افراد و ساکنان محدوده بزرگراه که به طور احتمالی تحت تأثیر احداث پروژه سعید آباد هستند گردآوری شده است. رویکرد نظری تحقیق، نظریه لفور در خصوص ابعاد اجتماعی فضاهای شهری میباشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که پروژه شهری سعید آباد مانند هر پروژه دیگری دارای پیامدها و اثرات مثبت مانند: تسهیل در حمل ونقل عمومی، ماندگاری در محل و پیامدهای منفی مانند: عدم رضایت معارضین طرح، فشار روانی بر ساکنان، ایجادپاتوق برای فروشندگان مواد، تخریب فضای سبز و باغات و افزایش آلودگی زیست محیطی میباشد.
سمیه شالچی؛ امین مومیوند
چکیده
حرکت در مسیر توسعه همهجانبه، الزامات، مقدمات و بسترهای خاص خود را میطلبد. سرمایه اجتماعی بیشک بهعنوان عامل تسهیلکننده همکاری و مشارکت، دستیابی به شاخصهای توسعه را تسریع میکند. مطالعات چند دهه اخیر نشان میدهد که، سرمایه اجتماعی متغیر مهمی برای تبیین تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی فضایی است. نگارندگان این پژوهش کار خود ...
بیشتر
حرکت در مسیر توسعه همهجانبه، الزامات، مقدمات و بسترهای خاص خود را میطلبد. سرمایه اجتماعی بیشک بهعنوان عامل تسهیلکننده همکاری و مشارکت، دستیابی به شاخصهای توسعه را تسریع میکند. مطالعات چند دهه اخیر نشان میدهد که، سرمایه اجتماعی متغیر مهمی برای تبیین تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی فضایی است. نگارندگان این پژوهش کار خود را با فرضیه اصلی ارتباط سرمایه اجتماعی و میزان توسعهیافتگی شهرها، آغاز نمودند. جهت آزمون فرضیه، با تکیهبر پژوهشهای انجام شده در رابطه با سطح توسعهیافتگی شهرستانهای استان همدان، دو شهرستان برتر و دو شهرستان محرومتر، که به ترتیب عبارتاند از؛ همدان و تویسرکان در سطح بالای توسعه و کبودرآهنگ و فامنین در سطح پایین، گزینش شدهاند. کمبود پژوهشهای مختص به زنان و شهر و غفلت نسبت به این قشر بهعنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه، پژوهشگران را نسبت به تمرکز بر این قشر ترغیب نمود. درواقع این پژوهش باهدف بررسی سنجش میزان سرمایه اجتماعی زنان و ارتباط آن با سطح توسعهیافتگی شهرستانهای استان همدان، انجام پذیرفته است. پژوهش مبتنی بر استراتژی کمی بوده و از نظر روش اسنادی-پیمایشی میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات در زمینه سنجش سرمایه اجتماعی زنان، پرسشنامهای است که سرمایه اجتماعی را در چهار بُعد شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی، اعتماد، تعامل اجتماعی و کنشهای یاریگرانه مورد سنجش قرار میدهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران درمجموع برابر 384 بهدستآمده است. نتایج پژوهش نشانگر همبستگی معنادار و مثبت سرمایه اجتماعی زنان و توسعه شهری است. در این میان همبستگی معنادار و مثبت ابعاد شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی و کنشهای یاریگرانه با رتبهبندی توسعه شهرها نیز مورد تأیید قرار گرفت. همچنین بین سرمایه اجتماعی زنان و پایگاه اجتماعی، اقتصادی و طبقه ذهنی آنان رابطه معنادار وجود دارد.