ستاره تازه دل؛ اسماعیل شیعه؛ سیدمسلم سیدالحسینی؛ کیومرث حبیبی
چکیده
این مقاله با هدف دستیابی به الگوی مناسب مدیریت یکپارچۀ حوزۀ مادر شهری مشهد با در نظر گرفتن جایگاه تمامی کنشگران انجامشده است. روش تحقیقی مقاله از نوع از روش کیفی تحلیل محتوای مضمون بوده و از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته استفادهشده است. جامعۀ آماری خبرگان و متخصصین حوزۀ مدیریت شهری درنظرگرفته شدهاند. نمونهگیری از ترکیب دو روش معیاری ...
بیشتر
این مقاله با هدف دستیابی به الگوی مناسب مدیریت یکپارچۀ حوزۀ مادر شهری مشهد با در نظر گرفتن جایگاه تمامی کنشگران انجامشده است. روش تحقیقی مقاله از نوع از روش کیفی تحلیل محتوای مضمون بوده و از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته استفادهشده است. جامعۀ آماری خبرگان و متخصصین حوزۀ مدیریت شهری درنظرگرفته شدهاند. نمونهگیری از ترکیب دو روش معیاری و گلوله برفی استفادهشده است. روش تحلیل دادههای مصاحبه نیز بهصورت تفسیری بوده و از نرمافزار Atlas-ti.7 استفادهشده است. یافتهها حاکی از آن است که حوزۀ مادر شهری مشهد متشکل از چهار شهرستان مشهد، چناران، فریمان و بینالود است که بهصورت مجزا مدیریت میشوند. بازیگران ساختار مدیریت در سه بخش دولتی، عمومی و خصوصی شناسایی شدند. پیشنهاد میشود یک نهاد یکپارچۀ مدیریت مادر شهری شکل گیرد که بر کل حوزه تسلط دارد. این نهاد متشکل از شورای مادر شهر است که وظیفۀ قانونگذاری، تصمیمگیری و تهیه طرح را بر عهده دارد. اعضای شورا ترکیبی از نمایندگان تمام کنشگران میباشد که با قانونگذاری و انتخاب شهردار در مدیریت حوزه دخیل میشوند.
احسان ارشادسرابی؛ عاطفه دهقان؛ اسماعیل شیعه
چکیده
امروزه برنامههای توسعهشهری بواسطه واگرایی و جداییگزینی مولفهها و گروههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحبنفوذ و قدرت در قلمروهایسرزمینی، کنترل کمی بر مولفهها و نیروهای شکلدهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعهشهری باعث حذفتدریجی گروهها و منافع غیر متشکل به نفع گروههای مسلط میباشد. در ...
بیشتر
امروزه برنامههای توسعهشهری بواسطه واگرایی و جداییگزینی مولفهها و گروههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحبنفوذ و قدرت در قلمروهایسرزمینی، کنترل کمی بر مولفهها و نیروهای شکلدهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعهشهری باعث حذفتدریجی گروهها و منافع غیر متشکل به نفع گروههای مسلط میباشد. در مجموعهشهری مشهد علیرغم وجود برنامههای منطقهای، ناحیهای و شهری در راستای سازمانیابی متوازنفضا و تحقق عدالتفضایی، شاهد عدمتعادل ناحیهای و شهری، تمرکز شدید سرمایه و قدرت هستیم؛ بهنحویکه فرآیندهای ناشی از توسعه بیحدومرز منجر به تخریب محیطزیست، مهاجرتروستائیان به شهر، افزایش حاشیهنشینی و آسیبهای دنبالهدارشده است. قدرت بلامنازع سیاسی با استفاده از ابزارهایقدرتمند سیاسی- اقتصادی و اجتماعی، عنصر اصلی تعیین سازمانفضایی بوده و به تنظیم و هدایت اقدامات کنشگران بخشهای خصوصی، عمومی و مردمی پرداختهاست. پژوهشحاضر با هدف کشف رابطه میان حاکمیت منطقه کلانشهری مشهد و سازمانیابی فضایی با بهرهگیری از روششناسی ترکیبی، استفاده از پرسشنامهمتخصصین وکاربست مدل تحلیلعاملی CFA، به شناسایی قدرت و نفوذ بازیگران بر ساختاریابیفضایی و روابط، اهداف و نیات آنها بهعنوان اصلیترین عامل در تحلیل بازیگران و صاحبانمنافع در مجموعهشهری مشهد پرداخته است. نتایج بهدست آمده حاکی از آنست که عناصر قدرتِحاکمیتی، دولتی، بخشعمومی و شهروندان به ترتیب بیشترین قدرت و تأثیر را در شکلدهی به سازمانفضایی مجموعهشهری مشهد داشتهاند.