برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای
علیرضا وزیری زاده؛ نسرین حق شناس
چکیده
در سه دهه گذشته، چیرگی کامل دینامیزهای بازار-محور بر نظام مسکن ایران به افول شدید استطاعتپذیری خصوصاً برای اقشار کمدرآمد منجر شده است. در نتیجه این امر نیازهای مسکن فراوان و رو به تزایدی، عمدتاً از طرف اقشار کمدرآمد جامعه، بیپاسخ مانده است. از طرف دیگر کاهش شدید استطاعتپذیری باعث گسترش پدیده جداییگزینی اجتماعی-فضایی ...
بیشتر
در سه دهه گذشته، چیرگی کامل دینامیزهای بازار-محور بر نظام مسکن ایران به افول شدید استطاعتپذیری خصوصاً برای اقشار کمدرآمد منجر شده است. در نتیجه این امر نیازهای مسکن فراوان و رو به تزایدی، عمدتاً از طرف اقشار کمدرآمد جامعه، بیپاسخ مانده است. از طرف دیگر کاهش شدید استطاعتپذیری باعث گسترش پدیده جداییگزینی اجتماعی-فضایی شده است. بروز این پدیده علاوه بر جداییگزینی فضایی طبقات جامعه از یکدیگر، باعث میشود تا تعاملات و کنشهای اجتماعی بین آنها نیز محدودتر شود. از طرف دیگر، جداییگزینی باعث محدود شدن بهرهمندی اقشار کمدرآمدتر به خدمات شهری و زیرساختهای اجتماعی ضروری برای بازتولید اجتماعی نیروی کار میشود. بر اساس برخی از تجارب جهانی، مداخله دولت در بازار مسکن باعث افزایش استطاعتپذیری و کاهش جداییگزینی میشود. بر همین اساس پروژه عظیم مسکن مهر طرحریزی شد تا با آنچه شکست بازار نامیده میشود مقابله کند؛ اما این مقاله آشکار میسازد که پروژه مسکن مهر علاوه بر آنکه تا حد زیادی نتوانست با دینامیزهای بازار مقابله کند، بلکه با تقویت این نیروها به گسترش پدیده جداییگزینی فضایی-اجتماعی شهرها سرعت بخشید. این مقاله با بررسی چگونگی شکلگیری پدیده افتراق فضایی-اجتماعی در مجموعه شهری تهران، اثرات اجرای پروژه مسکن مهر را بر گسترش این پدیده بررسی میکند.