نازنین دائی نژاد؛ خسرو افضلیان؛ سیدجواد اسدپور؛ محمدحامد موسوی
چکیده
امروزه در فضاهای سکونتی به دلیل عدم توجه معماران به مؤلفههای ادراکات حسی ساکنین و عدم توجه به تأثیر حواس بر فرآیند ادراک آنان، نظارهگر تنزل کیفیت سطح زندگی و همچنین رضایتمندی نامطلوب ساکنین در محل سکونتشان میباشیم. با توجه به آنکه نگرشهای پدیدارشناسانه در حوزه فضاهای سکونتی کمتر موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است، این پژوهش ...
بیشتر
امروزه در فضاهای سکونتی به دلیل عدم توجه معماران به مؤلفههای ادراکات حسی ساکنین و عدم توجه به تأثیر حواس بر فرآیند ادراک آنان، نظارهگر تنزل کیفیت سطح زندگی و همچنین رضایتمندی نامطلوب ساکنین در محل سکونتشان میباشیم. با توجه به آنکه نگرشهای پدیدارشناسانه در حوزه فضاهای سکونتی کمتر موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است، این پژوهش از دیدگاه پدیدارشناسانه مرلو پونتی و نظریات برگرفته از آن بهره گرفته است و بر آن است تا به ارائه راهبردهایی به جهت ارتقا کیفی ادراکات حسی ساکنین فضاهای سکونتی بپردازد. این پژوهش از منظر روششناسی توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار این پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری آن 50 نفر از متخصصان حوزه معماری میباشد. برای تعیین اعتبار یابی پرسشنامه از نرمافزار Smartpls2 استفاده شده و به جهت اولویتبندی دادهها از آزمون فریدمن در نرمافزار Spss استفاده شده است. یافتهها نشان میدهند که مواد و مصالح بوم آورد و آشنا با انسان جهت ایجاد حس خاطرهانگیزی با مقدار آماره تی 3.47، انعطافپذیری و سیالیت فضا با مقدار آماره تی 3.44 و بهرهگیری از نماد و نشانهها با مقدار آماره تی 3.12 بیشترین تأثیر را بر ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی ایفا میکنند که بهتفصیل بیان میگردد.