میکائیل عظیمی
چکیده
پس از تجربه سیاستها و استراتژیهای مختلف توسعه در کشورهای مختلف، کشورها با پدیدهای مواجه شدند که ادامه تلاشها را مشروط کرده بود. این پدیده که با تفاوت معنادار سطح توسعه مناطق داخلی یک کشور شناسایی میشود با عنوان عدم تعادل منطقهای مطرح شده و کاهش آنیکی از اهداف سیاستگذاران توسعه بوده است. اقتصاد ایران نیز در دهههای گذشته ...
بیشتر
پس از تجربه سیاستها و استراتژیهای مختلف توسعه در کشورهای مختلف، کشورها با پدیدهای مواجه شدند که ادامه تلاشها را مشروط کرده بود. این پدیده که با تفاوت معنادار سطح توسعه مناطق داخلی یک کشور شناسایی میشود با عنوان عدم تعادل منطقهای مطرح شده و کاهش آنیکی از اهداف سیاستگذاران توسعه بوده است. اقتصاد ایران نیز در دهههای گذشته همواره با این معضل مواجه بوده و این پدیده موانع تعیینکنندهای در مسیر سیاستگذاریهای توسعه در ایران ایجاد کرده است.
اما زمانی میتوان به توفیق سیاستها و برنامهها امید داشت که «تبیینی علمی» از پدیده مدنظر انجام شده باشد؛ چرا که تبیین علمی، با شناسایی عوامل اصلی در شکلگیری پدیده، شیوه کنترل و مدیریت آن را نیز آشکار میکند. در این چارچوب، باید افزود که زمانی تبیین از ویژگی علمی برخوردار خواهد بود که متکی و بر اساس یک نظریه علمی انجام شده باشد.
بر این اساس، در این مقاله تلاش شده تا پس از ارائه تصویری از پدیده عدم تعادل منطقهای در ایران، این پدیده را در چارچوب نظریِ نهادگرایی تبیین کند. نتیجه این مطالعه نشان میدهد که ظرفیتهای نهادی (ضخامت نهادی) عاملی تعیینکننده در بروز پدیده عدم تعادل منطقهای است.