برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای
سحر زمانی نژاد؛ رضا واعظی؛ غلامرضا کاظمیان شیروان؛ حسین اصلی پور
چکیده
رویکردها به حکمرانی شهری در حال تغییر است و حکمرانی هوشمند به دلیل نقش فزاینده فناوری در کارکردهای شهری، به عنوان راهکار مناسب برای مواجهه با موضوعات شهری مطرح می باشد. اگرچه توجه صرف به هوشمندسازی، امکان تحقق دستاوردهای مورد انتظار شهرها را فراهم نکرده و بی توجهی به زمینه و تعاملات پیچیده میان فناوری و ساختار اجتماعی و ناکارامدی ...
بیشتر
رویکردها به حکمرانی شهری در حال تغییر است و حکمرانی هوشمند به دلیل نقش فزاینده فناوری در کارکردهای شهری، به عنوان راهکار مناسب برای مواجهه با موضوعات شهری مطرح می باشد. اگرچه توجه صرف به هوشمندسازی، امکان تحقق دستاوردهای مورد انتظار شهرها را فراهم نکرده و بی توجهی به زمینه و تعاملات پیچیده میان فناوری و ساختار اجتماعی و ناکارامدی در شناخت مطالبات درست محتوای شهر، باعث گردیده که پیاده سازی بروز ترین فناوری ها نیز، ناکام مانده و صرفا اتلاف سرمایه و نارضایتی بیشتر به همراه داشته باشد. هدف پژوهش، شناخت مولفه های ساختاری حکمرانی هوشمند شهری زمینه گرا به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه مدیریت شهری است. در این پژوهش، از روش تحقیق فراترکیب استفاده شده و اسناد کتابخانه ای از منابع معتبر داخلی و بین الملی بین سالهای 2010 لغایت 2024 بررسی گردیده است. مطالعات نشان می دهد غالب پژوهشها با رویکرد شهر هوشمند انجام و به زمینه به عنوان شاخص کلیدی در حکمرانی هوشمند شهری کمتر توجه شده است. یافته ها منجر به شناسایی 3 مضمون فراگیر(زمینه، اجزا و هدف) و 11 مضمون سازمان دهنده(بافت سیاسی، بافت فضایی،بافت اجتماعی، نهاد، فناوری، همکاری و مشارکت ،رهبری و شایستگی ها، سرمایه انسانی و موضوعات شهری) می شود.
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای
سامان یوسف وند؛ شاپور سلمان وندی؛ مرتضی گنجی
چکیده
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد مردمنگاری انتقادی در پی فهم وضعیت اجتماع حاشیهنشین شهر خرمآباد است که از این طریق روایتهای غالب افراد از تجربه زندگی در اجتماع حاشیهنشین را ارائه نماید و درنهایت با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات بومی منطقه، تحلیلی واقعبینانه متناسب با بافت محلی ارائه دهد. در این راستا از نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد مردمنگاری انتقادی در پی فهم وضعیت اجتماع حاشیهنشین شهر خرمآباد است که از این طریق روایتهای غالب افراد از تجربه زندگی در اجتماع حاشیهنشین را ارائه نماید و درنهایت با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات بومی منطقه، تحلیلی واقعبینانه متناسب با بافت محلی ارائه دهد. در این راستا از نمونهگیری هدفمند بهره گرفته شده است و دادهها با استفاده از ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبههای نیمهساخت یافته گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل شدهاند. در این فرآیند تعداد 21 مصاحبه در هفت محله حاشیهنشین شهر خرمآباد انجام شده است. پس از کدگذاری مصاحبهها، 109 کد اولیه و 11 مضمون سازماندهی استخراج شده است تا درنهایت مضمون فراگیر تحقیق تحت عنوان «بیقدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیهنشین» شناسایی و انتخاب شود. استدلال مقاله این است که بیقدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیهنشین در شهر خرمآباد ناشی از سلسلهمراتب نابرابر در نظام برنامهریزی و اجرا و سازماندهی ناصحیح اجتماعات است. ازاینرو برای بهبود وضعیت اجتماع حاشیهنشین، اتخاذ رویکرد حکمرانی شهری عدالتبنیان و اصلاح نحوه سازماندهی جامعه شهری لازم و ضروری است.