احسان ارشادسرابی؛ عاطفه دهقان؛ اسماعیل شیعه
چکیده
امروزه برنامههای توسعهشهری بواسطه واگرایی و جداییگزینی مولفهها و گروههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحبنفوذ و قدرت در قلمروهایسرزمینی، کنترل کمی بر مولفهها و نیروهای شکلدهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعهشهری باعث حذفتدریجی گروهها و منافع غیر متشکل به نفع گروههای مسلط میباشد. در ...
بیشتر
امروزه برنامههای توسعهشهری بواسطه واگرایی و جداییگزینی مولفهها و گروههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحبنفوذ و قدرت در قلمروهایسرزمینی، کنترل کمی بر مولفهها و نیروهای شکلدهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعهشهری باعث حذفتدریجی گروهها و منافع غیر متشکل به نفع گروههای مسلط میباشد. در مجموعهشهری مشهد علیرغم وجود برنامههای منطقهای، ناحیهای و شهری در راستای سازمانیابی متوازنفضا و تحقق عدالتفضایی، شاهد عدمتعادل ناحیهای و شهری، تمرکز شدید سرمایه و قدرت هستیم؛ بهنحویکه فرآیندهای ناشی از توسعه بیحدومرز منجر به تخریب محیطزیست، مهاجرتروستائیان به شهر، افزایش حاشیهنشینی و آسیبهای دنبالهدارشده است. قدرت بلامنازع سیاسی با استفاده از ابزارهایقدرتمند سیاسی- اقتصادی و اجتماعی، عنصر اصلی تعیین سازمانفضایی بوده و به تنظیم و هدایت اقدامات کنشگران بخشهای خصوصی، عمومی و مردمی پرداختهاست. پژوهشحاضر با هدف کشف رابطه میان حاکمیت منطقه کلانشهری مشهد و سازمانیابی فضایی با بهرهگیری از روششناسی ترکیبی، استفاده از پرسشنامهمتخصصین وکاربست مدل تحلیلعاملی CFA، به شناسایی قدرت و نفوذ بازیگران بر ساختاریابیفضایی و روابط، اهداف و نیات آنها بهعنوان اصلیترین عامل در تحلیل بازیگران و صاحبانمنافع در مجموعهشهری مشهد پرداخته است. نتایج بهدست آمده حاکی از آنست که عناصر قدرتِحاکمیتی، دولتی، بخشعمومی و شهروندان به ترتیب بیشترین قدرت و تأثیر را در شکلدهی به سازمانفضایی مجموعهشهری مشهد داشتهاند.