محمود رضایی؛ آیدا ایرانی ملک کیان
چکیده
این مقاله میکوشد در پی بازتعریف مقیاس انسانی، ابعاد پنهان آن را در موفقیت طرحهای شهری بکاود. هدف، تقویت طرحهای شهری در بافتهای تاریخی با تعریف معیارهای مؤثر موفقیت است. ازهمینرو، طرحهای مرمتی شهری اجراشده دهه 1380 شمسی منطقه 12 تهران به عنوان مورد مطالعه در نظرگرفته شدهاست. روش کیفی-کمی با بهکارگیری «کدگذاری ...
بیشتر
این مقاله میکوشد در پی بازتعریف مقیاس انسانی، ابعاد پنهان آن را در موفقیت طرحهای شهری بکاود. هدف، تقویت طرحهای شهری در بافتهای تاریخی با تعریف معیارهای مؤثر موفقیت است. ازهمینرو، طرحهای مرمتی شهری اجراشده دهه 1380 شمسی منطقه 12 تهران به عنوان مورد مطالعه در نظرگرفته شدهاست. روش کیفی-کمی با بهکارگیری «کدگذاری مفاهیم» در مرحله بازتعریف، «تکنیک دلفی» در مرحله انتخاب طرحها، رتبهبندی از طریق «تحلیل سلسله مراتبی» سپس تأیید با «مشاهدات» است. پس از تفسیر کیفی مفهوم مقیاس انسانی، میزان رعایت آن در طرحهای منتخب با سایر معیارها و موفقیت کلی هر طرح سنجیده شدهاست. نتایج حاکی است که گرچه مقیاس انسانی از مهمترین معیارهای موفقیت است ولی بیشتر، فهم کالبدی از آن شده درحالیکه ابعاد فراکالبدی همچون مشارکت، پیادهپذیری و هویت در این مفهوم مستتر است. مقیاس انسانی تأثیر متناسب و همسویی با کل معیارهای سنجش موفقیت یک طرح دارد؛ یعنی میتوان از آن بهعنوان حد مشترک و تام در فضاهای موفق شهر نامبرد. سهم رعایت مقیاس انسانی در هر طرح، نمایانگر نسبتی قابلقبول از کل معیارهای موفقیت طرح است. با شرایط نسبی یکسان در بافتهای ارزشمند تاریخی از میان معیارهای درونی مقیاس انسانی، نقش مشارکت مردمی یعنی مؤلفه فراکالبدی در موفقیت بالاترین است.
سید تاج الدین منصوری؛ اسماعیل ضرغامی
چکیده
چگونگی مسیریابی در محوطه مجتمعهای مسکونی، موضوع مهمی برای طراحی معماری اینگونه فضاها است. مسیری که محور دید و خوانایی بیشتری را برای انسان ایجاد نماید، میتواند مسیری بهینه باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی ساختار فرمی مسیریابی در فضای مجتمعهای مسکونی بر اساس نظریه نحو فضا است. در این پژوهش، یک توصیف ساختاری از رفتار محیطی ...
بیشتر
چگونگی مسیریابی در محوطه مجتمعهای مسکونی، موضوع مهمی برای طراحی معماری اینگونه فضاها است. مسیری که محور دید و خوانایی بیشتری را برای انسان ایجاد نماید، میتواند مسیری بهینه باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی ساختار فرمی مسیریابی در فضای مجتمعهای مسکونی بر اساس نظریه نحو فضا است. در این پژوهش، یک توصیف ساختاری از رفتار محیطی انسان بر اساس مبانی نظری نحو فضا ارائه میشود. همچنین با استفاده از نرمافزار Depthmap X 0.50 و با استخراج روشهای مبتنی بر گراف، ادراک و تفسیر مردم از مسیریابی در محوطه مجتمع مسکونی تبیین میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهند که سه نوع گردش مبتنی بر شبکه، منحنی و خطی در طراحی محوطه مجتمعهای مسکونی صورت میگیرد که انسان با توجه به اهداف و منافع فردی و جمعی، میتواند یکی از این مسیرهای را برای عبور انتخاب نماید. همچنین بر اساس نتایج، مسیریابی در مسیر گردش خطی، آسانترین مورد در جهت ادراک فضا است. همچنین مسیریابی شبکهای به سبب خوانایی کمتر، دشوارترین مسیر جهت مسیریابی افراد میباشد. مسیریابی منحنی نیز به سبب اینکه دارای عمق فضایی کوتاهتری میباشد، دارای خوانایی مناسبی میباشد. بهطورکلی یافتهها در این پژوهش نشان دادند که مسیریابی با عمق فضا و محور بصری افراد رابطه معناداری دارد.
شهراد پورمحمد؛ سید علیرضا شجاعی؛ حسین کلانتری خلیل آباد؛ مسعود تقوایی
چکیده
بهمنظور ارتقاء حس رضایتمندی ساکنین از فضای زیستی، این پژوهش درصدد کشف عوامل مؤثر بر خاطرات محیطی و اجتماعی و تحلیل ریز شاخههای آن است. با توجه به مطالعات کتابخانهای، خاطرات جمعی شهر، بهصورت آشنایی ساکنین با محله و روابط همسایگی و معیارهای مربوط به شکلگیری خاطرات کالبدی و فضایی، بهصورت خصوصیات مرکز محله، نشانهها و درونگرایی ...
بیشتر
بهمنظور ارتقاء حس رضایتمندی ساکنین از فضای زیستی، این پژوهش درصدد کشف عوامل مؤثر بر خاطرات محیطی و اجتماعی و تحلیل ریز شاخههای آن است. با توجه به مطالعات کتابخانهای، خاطرات جمعی شهر، بهصورت آشنایی ساکنین با محله و روابط همسایگی و معیارهای مربوط به شکلگیری خاطرات کالبدی و فضایی، بهصورت خصوصیات مرکز محله، نشانهها و درونگرایی استخراج گردید. جامعه آماری شامل ساکنین شهر شیراز بوده و جهت ارزیابی الگوی نظری، 6 محله عفیفآباد، فرهنگشهر، آبیاری، زرهی، مدرس و میانرود شیراز در سه سطح از نظر اقتصادی انتخاب گردید که بر اساس فرمول کوکران 360 نفر بهعنوان نمونه توسط پرسشنامه و بهصورت نمونهگیری سیستماتیک مورد آزمون قرار گرفتند. نوع تحقیق ازنظر هدف توسعهای و از نظر روش انجام همبستگی میباشد. جمعآوری اطلاعات بهصورت میدانی و شیوه پیمایشی انجام پذیرفته است که با استفاده از نرمافزار تحلیلی SPSS و با تحلیل آزمون Samples Test و ANOVA و Tukey و ضریب همبستگی پیرسون، ابعاد مختلف خاطرات محیطی و اجتماعی بهعنوان متغیر مستقل و حس رضایت ساکنین بهعنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش بر تأثیرگذاری بیشتر خاطرات اجتماعی نسبت به خاطرات محیطی بر میزان حس رضایتمندی ساکنین محلات شهر شیراز دلالت دارد. چنانچه عامل عناصر خاطره ساز محله از خاطرات محیطی و عامل آشنایی افراد با محله از خاطرات اجتماعی تأثیرگذارترین عامل درافزایش حس رضایتمندی ساکنین از محل سکونتشان هستند.
محمود شورچه
چکیده
یکی از مهمترین مسائل شهری، رشد بیشازحد آنها در قالب کلانشهرهاست. این رشد فزاینده در اغلب موارد میتواند با آثار و پیامدهای زیستمحیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- سیاسیِ بسیاری همراه باشد. یکی از رویکردهای بسیار مؤثر برای مقابله با این مسئله، «مدیریت رشد شهری» است. «مدیریت رشد شهری» بهعنوان یک راهبرد عملی در ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل شهری، رشد بیشازحد آنها در قالب کلانشهرهاست. این رشد فزاینده در اغلب موارد میتواند با آثار و پیامدهای زیستمحیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- سیاسیِ بسیاری همراه باشد. یکی از رویکردهای بسیار مؤثر برای مقابله با این مسئله، «مدیریت رشد شهری» است. «مدیریت رشد شهری» بهعنوان یک راهبرد عملی در طی چند دهه گذشته کوشیده است از طریق برخی رویکردها، سیاستها و برنامهها، فرایند رشد کلانشهرها را در مسیری پایدارتر و هوشمندانهتر هدایت کند. ازجمله مدلهای بسیار مهم و کاربردی در برآورد کمّیِ وضعیت رشد شهری، مدل «شاخص رشد هوشمندانه»(SGI) است که از تکنیکهای گوناگونی، ازجمله تکنیک «چهار دی»(4D)، استفاده میکند. با عطف به پیشینه نظری و تکنیکی در این زمینه، این مقاله، کلانشهر تهران را بر پایه برخی شاخصهای رشد هوشمندانه و در چارچوب رویکرد مدیریت رشد شهری، مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. نتایج بهدستآمده در این مقاله نشان میدهد که مداخله مثبت در وضعیت «تراکم»، «تنوع»، «طراحی» و «دسترسی» در فصل مشترک کاربری زمین- حملونقل میتواند اثر معناداری بر مسافت طی شده وسایل نقلیه داشته و درنتیجه سبب کاهش در میزان جابجاییها و کنترل رشد در منطقه کلانشهری تهران شود.
هادی برغمدی؛ معصومه محقق منتظری
چکیده
لاله زار یکی از خیابانهای تاریخی و فرهنگی تهران بوده و ازجمله فضاهای شهری است که برای بیان تاریخ و فرهنگ این شهر در بسیاری از منابع به آن اشاره شده است. نبود فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ویژگیهای تاریخی و همجواری ناخوشایند با فعالیتهای تجاری، این خیابان را با مسائل اجتماعی فراوانی مواجه کرده است. پیادهراه سازی ...
بیشتر
لاله زار یکی از خیابانهای تاریخی و فرهنگی تهران بوده و ازجمله فضاهای شهری است که برای بیان تاریخ و فرهنگ این شهر در بسیاری از منابع به آن اشاره شده است. نبود فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ویژگیهای تاریخی و همجواری ناخوشایند با فعالیتهای تجاری، این خیابان را با مسائل اجتماعی فراوانی مواجه کرده است. پیادهراه سازی و احیای بافت تاریخی و فرهنگی لاله زار از جمله راهکارهایی جهت بهبود وضعیت کنونی این خیابان و مقدمهای برای ایجاد یک محیط شهری جذاب و پرمحتوا با زمینه اجتماعی و فرهنگی خواهد بود. در این مقاله تلاش شده است تا تأثیرات اجتماعی اجرای این پروژه تبیین گردد. رویکرد پژوهش بر اصول ارزیابی تأثیر اجتماعی استوار است و از روشهای کمی و کیفی استفادهشده است. یافته ها و نتایج نشان داد که تأثیرات اجتماعی طرح دارای بیشترین اهمیت در فرایند انجام پروژه است. تأثیراتی نظیر ارتقاء کیفیت زندگی، غنیسازی اوقات فراغت، ایجاد حیات شبانه و افزایش تعاملات و ارتباطات در حوزهی اجتماع بیشترین امتیازها را به خود اختصاص دادهاند. در حوزه کالبدی- محیط زیستی، بالاترین سهم، کاهش بار ترافیکی و حفظ بناهای ارزشمند تاریخی بوده است. تأثیراتی نظیر افزایش درآمد اصناف و جذب سرمایهگذار در حوزه اقتصادی و توسعه گردشگری و افزایش حس تعلقخاطر در حوزه فرهنگی نیز در درجات بعدی اهمیت قرار داشته اند.
احسان ارشادسرابی؛ عاطفه دهقان؛ اسماعیل شیعه
چکیده
امروزه برنامههای توسعهشهری بواسطه واگرایی و جداییگزینی مولفهها و گروههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحبنفوذ و قدرت در قلمروهایسرزمینی، کنترل کمی بر مولفهها و نیروهای شکلدهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعهشهری باعث حذفتدریجی گروهها و منافع غیر متشکل به نفع گروههای مسلط میباشد. در ...
بیشتر
امروزه برنامههای توسعهشهری بواسطه واگرایی و جداییگزینی مولفهها و گروههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحبنفوذ و قدرت در قلمروهایسرزمینی، کنترل کمی بر مولفهها و نیروهای شکلدهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعهشهری باعث حذفتدریجی گروهها و منافع غیر متشکل به نفع گروههای مسلط میباشد. در مجموعهشهری مشهد علیرغم وجود برنامههای منطقهای، ناحیهای و شهری در راستای سازمانیابی متوازنفضا و تحقق عدالتفضایی، شاهد عدمتعادل ناحیهای و شهری، تمرکز شدید سرمایه و قدرت هستیم؛ بهنحویکه فرآیندهای ناشی از توسعه بیحدومرز منجر به تخریب محیطزیست، مهاجرتروستائیان به شهر، افزایش حاشیهنشینی و آسیبهای دنبالهدارشده است. قدرت بلامنازع سیاسی با استفاده از ابزارهایقدرتمند سیاسی- اقتصادی و اجتماعی، عنصر اصلی تعیین سازمانفضایی بوده و به تنظیم و هدایت اقدامات کنشگران بخشهای خصوصی، عمومی و مردمی پرداختهاست. پژوهشحاضر با هدف کشف رابطه میان حاکمیت منطقه کلانشهری مشهد و سازمانیابی فضایی با بهرهگیری از روششناسی ترکیبی، استفاده از پرسشنامهمتخصصین وکاربست مدل تحلیلعاملی CFA، به شناسایی قدرت و نفوذ بازیگران بر ساختاریابیفضایی و روابط، اهداف و نیات آنها بهعنوان اصلیترین عامل در تحلیل بازیگران و صاحبانمنافع در مجموعهشهری مشهد پرداخته است. نتایج بهدست آمده حاکی از آنست که عناصر قدرتِحاکمیتی، دولتی، بخشعمومی و شهروندان به ترتیب بیشترین قدرت و تأثیر را در شکلدهی به سازمانفضایی مجموعهشهری مشهد داشتهاند.