همایون نورائی؛ احمد رحیمی؛ مهسا فتاحیان
چکیده
افزایش روزافزون خودروها و به تبع آن گسترش استفاده از حمل ونقل شخصی از ویژگی های شهرهای امروزی است. ازاین رو تأمین سوخت موردنیاز و در همین راستا، انتخاب مکان مناسب جایگاههای سوخت رسانی به عنوان یکی از موضوعات مهم و کلیدی تلقی میگردد. در سالهای اخیر با توجه به کمبود فضاهای بزرگ و مناسب جهت احداث جایگاه سوخت جدید، برای نخستین ...
بیشتر
افزایش روزافزون خودروها و به تبع آن گسترش استفاده از حمل ونقل شخصی از ویژگی های شهرهای امروزی است. ازاین رو تأمین سوخت موردنیاز و در همین راستا، انتخاب مکان مناسب جایگاههای سوخت رسانی به عنوان یکی از موضوعات مهم و کلیدی تلقی میگردد. در سالهای اخیر با توجه به کمبود فضاهای بزرگ و مناسب جهت احداث جایگاه سوخت جدید، برای نخستین بار در کشور، فاز نخست طرح احداث پمپ بنزین های خطی به عنوان راهکاری برای کاهش صف وسایل نقلیه در مقابل جایگاه های عرضه سوخت در کلانشهر اصفهان اجرا شده است. لذا ارزیابی جایگاه های سوخت خطی اجراشده به ویژه به لحاظ کیفی (ماتریس های سازگاری، مطلوبیت، ظرفیت و وابستگی) اهمیت فراوانی دارد. در این راستا در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است؛ ضمن اینکه برای تحلیل وضعیت جایگاهها از ترکیب روشهای فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفتهشده است. نتایج حاکی از آن است که 34 درصد از کل پمپ بنزین های خطی شهر اصفهان به لحاظ ارزیابی کیفی کاربری در وضعیت مکانی نسبتاً نامناسب قرار گرفتهاند. پیشنهادهای کلی این پژوهش، توجه به تأمین زیرساختهای لازم برای احداث پمپ بنزین های خطی، رفع نقصان های جایگاههای خطی موجود و انجام مطالعات یکپارچه حمل ونقل و کاربری زمین پیش از اجرای فاز دوم پروژه میباشد.
رضا خیرالدین؛ علیرضا صلاحی مقدم
چکیده
رویکردهای ساماندهی اسکانهای غیررسمی بر نیازهای سکونت گاهها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایهها و توانمندیهای ساکنان این سکونتگاهها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایههای محلی و با ...
بیشتر
رویکردهای ساماندهی اسکانهای غیررسمی بر نیازهای سکونت گاهها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایهها و توانمندیهای ساکنان این سکونتگاهها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایههای محلی و با کمترین دخالتهای دولت صورت میگیرد. لذا هدف مقاله واکاوی رویکرد توسعه داراییمبنا به منظور ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی با انتخاب اسکان غیررسمی محله فرحزاد در شمال غرب تهران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کمی ـ کیفی)، به لحاظ ماهیت در دسته پژوهش های توصیفی ـتحلیلی قرار میگیرد. به منظور برداشت دارایی های محله فرحزاد از روش مطالعه اسناد، پیمایشهای میدانی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کنشگران محلی و ساکنین استفاده شده است. تعداد 93 خانوار برای پرسشنامه و مصاحبه بهطور تصادفی انتخابشدهاند و تحلیل دادهها با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد وجود شبکه های نسبتاً قدرتمند غیررسمی بین نهادهای مردمی فعال، نهادهای مذهبی و ساکنان و قومیتها، سرمایه اجتماعی بالا و روددره فرحزاد و سرمایههای کالبدی محله از داراییهای این محدوده هستند. متناسب با دارایی های مطالعه و احصا شده، برنامههای اولویتدار و نهادهای مجری مشخص شده اند تا با اجرای برنامه ها بهبود شرایط زیست و معیشت و کاهش آسیب های اجتماعی در محله فرحزاد محقق گردد.
اسماعیل جهانی دولت آبادی؛ رحمان جهانی دولت آباد
چکیده
مطالعه حاضر با هدفِ اثرسنجیِ پروژههای هوشمند شهرداری منطقه 2 تهران به انجام رسیده است. در این مطالعه میزان اثربخشیِ پروژههای هوشمند در قالب مدلِ اثرسنجیِ کرکپاتریک انجام گرفته است. روشِ مورد استفاده، پیمایش؛ جامعۀ آماری، شهروندان بالای 15 سالِ منطقۀ 2 تهران؛ حجم نمونه 450 نفر و روش نمونهگیری خوشهای بوده است. یافتههای ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدفِ اثرسنجیِ پروژههای هوشمند شهرداری منطقه 2 تهران به انجام رسیده است. در این مطالعه میزان اثربخشیِ پروژههای هوشمند در قالب مدلِ اثرسنجیِ کرکپاتریک انجام گرفته است. روشِ مورد استفاده، پیمایش؛ جامعۀ آماری، شهروندان بالای 15 سالِ منطقۀ 2 تهران؛ حجم نمونه 450 نفر و روش نمونهگیری خوشهای بوده است. یافتههای بخش کمی نشان داد که دو پروژۀ پیدو و بیدود با اختلاف بسیار فاحش نسبت به سایر پروژهها اثربخشترین پروژههای هوشمند اجراشده در منطقه 2 تهران محسوب میشوند. پروژه الوپارک در رتبۀ سوم قرار دارد و پروژههای پارک حاشیهای هوشمند و ریالو در رتبههای بعدی جای گرفتهاند. کم اثرترین پروژههای هوشمندِ اجراشده در منطقۀ 2 مربوط به دو پروژۀ کاپیتانکار و کیوسک هوشمند شهری است. نتایج بخش علتیابی نیز نشان داد که عدم موفقیت پروژههای موردبررسی در درجه اول به ضعف مدیریتی و تصمیمات نسنجیده و غیرکارشناسانه مربوط است. در درجۀ دوم، فقدان یک رویکرد تعاملی و مشارکتجویانه در بین بخشهای مختلف قرار دارد و نهایتاً در درجۀ سوم مشکلات مربوط به فرایند اجرا و عوامل اجرایی مطرح میشود. در همین راستا، کاربست پژوهش در سه محور اصلی شامل لزوم تغییر در نظام تصمیمسازی، تغییر در نظام مشارکت و تغییر در نظام اجرا تدوین و ارائه شده است.
سپیده خوش بین؛ مژگان زعیم دار؛ رکسانا موگوئی؛ رخشاد حجازی
چکیده
امروزه مطالعه درباره علل مؤثر بر بروز رفتار محیطزیستگرایانه یکی از موضوعات مهم در روانشناسی و جامعهشناسی محیطزیست است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر قوانین و سیاستهای موجود از دیدگاه دو گروه شهروندان و مدیران اجرایی حوزه محیطزیست شهرداری تهران در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه است. بر این اساس عوامل درونی و بیرونی ...
بیشتر
امروزه مطالعه درباره علل مؤثر بر بروز رفتار محیطزیستگرایانه یکی از موضوعات مهم در روانشناسی و جامعهشناسی محیطزیست است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر قوانین و سیاستهای موجود از دیدگاه دو گروه شهروندان و مدیران اجرایی حوزه محیطزیست شهرداری تهران در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه است. بر این اساس عوامل درونی و بیرونی متعددی در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه نقش دارند. مقاله حاضر به روش توصیفی-پیمایشی و به شیوه تحلیل محتوی کمّی با نگاهی نظاممند، به عوامل مؤثر در بروز رفتارهای دوستدار محیطزیستت شهروندان پرداخته است. حجم نمونه شامل 641 نفر از شهروندان و 49 نفر از مدیران اجرایی حوزه محیطزیست شهرداری تهران است و شهر تهران قلمرو مکانی این تحقیق را تشکیل میدهد. دادهها از طریق پرسشنامه با استفاده از روشهای تحلیل آماری چون آزمون T تک نمونهای مستقل و کای اسکوئر در محیط نرمافزار رایانهای SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از عدم کارایی قوانین و سیاست ها موجود در ایجاد تغییر رفتار محیط زیستگرایانه شهروندان شهر تهران است.
مرجان گلی پور؛ پویان شهابیان؛ بهناز امین زاده گوهرریزی
چکیده
نمای ساختمان، بهعنوان یکی از عناصر مؤثر بر کیفیت بصریِ فضاهای شهری، دچار اغتشاش است، چنانچه نابسامانی و آلودگی های بصری در اغلب ابنیه شهر تهران مشهود است. ساختمانهای مسکونی با بیشترین تعداد نقش تعیین کننده ای در شکل دهی به منظر شهری دارند. پژوهش حاضر درصدد است با ماهیتی کاربردی در کاوشی موشکافانه به خوانش عوامل مؤثر بر ارتقاء ...
بیشتر
نمای ساختمان، بهعنوان یکی از عناصر مؤثر بر کیفیت بصریِ فضاهای شهری، دچار اغتشاش است، چنانچه نابسامانی و آلودگی های بصری در اغلب ابنیه شهر تهران مشهود است. ساختمانهای مسکونی با بیشترین تعداد نقش تعیین کننده ای در شکل دهی به منظر شهری دارند. پژوهش حاضر درصدد است با ماهیتی کاربردی در کاوشی موشکافانه به خوانش عوامل مؤثر بر ارتقاء نماهای مسکونی شهر تهران با روش تحقیق ترکیبی و بهکارگیری ابزارهای کیفی و کمّی بپردازد. روش کیفی مورد استفاده، تحلیل محتوای مصاحبه با افراد تأثیرگذار بر نمای ساختمانهای مسکونی شهر تهران در بازه زمانی سالهای 1397 تا 1399 است. سپس با استفاده از روشهای کمّی جهت سنجش عوامل کلیدی، دادههای گردآوریشده از پرسشنامه پژوهش، در دو بخش به لحاظ آماری توصیف و تحلیل شدند: بخش اول- آمار توصیفی- کمیتها و نمودارهای توصیفی تجزیهوتحلیل شدند و بخش دوم -آمار استنباطی- مفروضههای؛ نرمال بودن متغیرها، همبسته بودن و صحت اعتبار تحلیل مسیر بررسی شد. در ادامه، دادهها با روش تحلیل عاملی[1] با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری[2] مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مشخص شد ابعاد اسنادی، حقوقی- مدیریتی، اجتماعی، طراحی، فنی- تکنولوژیکی، نظری، اقتصادی و اجرایی به ترتیب بیشترین تأثیر را در فرایند ارتقاء نماهای مسکونی شهر تهران دارند. [1]. Factor Analysis[2]. Structural Equation Modeling
علیرضا صابرمنش؛ حسن احمدی؛ ناصر براتی
چکیده
شناسایی مؤلفههای آموزش شهرسازی با تأکید بر ارتباط با اجتماع یادگیری بهعنوان یکی از راهکارهای ارتقاء دانـش، مهـارت و نگـرش استادان و دانشجویان پیرامون مسائل کمی و کیفی رشته شهرسازی سالهاست که مطرح و اجراشده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع تحقیق کاربردی است؛ این پژوهش بهصورت کیفی بوده؛ که از شیوهی تحلیل محتوا بهره ...
بیشتر
شناسایی مؤلفههای آموزش شهرسازی با تأکید بر ارتباط با اجتماع یادگیری بهعنوان یکی از راهکارهای ارتقاء دانـش، مهـارت و نگـرش استادان و دانشجویان پیرامون مسائل کمی و کیفی رشته شهرسازی سالهاست که مطرح و اجراشده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع تحقیق کاربردی است؛ این پژوهش بهصورت کیفی بوده؛ که از شیوهی تحلیل محتوا بهره گرفته است؛ لذا در تحقیق حاضر تعداد 12 نفر از کارشناسان حوزه شهرسازی انتخاب شده و به گردآوری دادهها از طریق مصاحبه ی عمیق پرداخته شد. به این منظور در مرحله اول دادههای مستخرج از فرآیند گردآوری، در سهگام کدگذاری شده بود تا بر اساس آن مدل نهایی استخراج گردد؛ همچنین برای تسهیل در فهم مصاحبهها و استخراج نتایج، آنها کدگذاری شده است؛ که در سه مرحله خرده مقولهها، مقولههای میانی و مقوله های اصلی (نهایی) انجام شد. درنهایت از محتوای مصاحبهها درمجموع 176 کد شناسایی شد که بعد از حذف مشترکات 89 خرده مقوله در مرحله کدگذاری اولیه، 23 مقوله میانی در مرحله کدگذاری ثانویه و در مرحله کدگذاری نهایی تعداد 5 مقوله اصلی شناسایی گردید؛ شامل: کیفیت آموزش، شیوهها و ابزار؛ مدرسان و مربیان؛ عوامل اساسی آموزش؛ مهارتها؛ ارزشها و درنهایت روابط بین مقولات آشکار و مدل مفهومی منبعث از روش تحلیل کیفی با رویکرد استقرایی فراهم آمد؛ که بهصورت مدل نهایی تحقیق ارائه شد.