کیانا اعتمادی؛ مظفر صرافی؛ سحر ندایی طوسی
چکیده
از جمله سیاستهای توسعه منطقهای ایجاد مناطق آزاد تجاری[1]، مناطق ویژه اقتصادی[2] یا مناطق پردازش توسعه صادرات[3] به نحوی است که باعث ارتقا ظرفیت اجتماعات برای پاسخگویی به نیازها گردد. درحالیکه در این مناطق بیشتر "توسعۀ جزیرهای" با انتشار کمینۀ آثار به منطقه را شاهد بوده و توسعه در مورد وضعیت زندگی جامعه محلی رخ نداده است. هدف این ...
بیشتر
از جمله سیاستهای توسعه منطقهای ایجاد مناطق آزاد تجاری[1]، مناطق ویژه اقتصادی[2] یا مناطق پردازش توسعه صادرات[3] به نحوی است که باعث ارتقا ظرفیت اجتماعات برای پاسخگویی به نیازها گردد. درحالیکه در این مناطق بیشتر "توسعۀ جزیرهای" با انتشار کمینۀ آثار به منطقه را شاهد بوده و توسعه در مورد وضعیت زندگی جامعه محلی رخ نداده است. هدف این پژوهش به تبیین نقش توسعهای منطقه آزاد چابهار بر محدوده فراگیر (منطقه مکران) اختصاصیافته است. این هدف با استفاده از روش شبهتجربی[4]، در قالب گامهایی متواتر برآورده میشود؛ نخست، اندازهگیری مدل مفهومی شامل معیارها و شاخصها، درنتیجۀ فراتلفیق اسنادی و مصاحبهها تعریف و با استفاده از دادههای آماری و فضایی در مقاطع زمانی پیش و پس از احداث منطقه موردسنجش قرار گرفت. نتایج، از طریق مصاحبه با کنشگران اعتبارسنجی شده و در قالب روش متاسوات، پیشنهادهای راهبردی برای ارتقا نقش منطقه آزاد چابهار ارائه میشوند. نتایج نشان میدهد با احداث این منطقه آزاد، ظرفیتهایی برای توسعه ایجاد شده؛ اما چون این منطقه از ابتدا فاقد برنامهریزی بلندمدت و پیوستهای اجتماعی بوده، پدیدههای نامطلوبی ازجمله جداییگزینی اجتماعی و توسعه نامتوازن را به همراه داشته است. منطقهای تجاری که انتظار میرفت توسعه را به منطقۀ فراگیر نشر دهد، به گرهای بدل شده که جمعیت را به شهر سرازیر کرده؛ اما از عهدۀ برآورده ساختن انتظارات ساکنان برنیامده است.
کرامت اله زیاری؛ ملیکا نظامی؛ اجمد پوراحمد
چکیده
مکانهای سوم شهری، معرف مکانهایی هستند که مردم را بدون برنامهریزی، ناگهانی و خلاقانه و در جهت ساخت اجتماع، دورهم جمع میکنند. کافههای روباز شهری با در نظر گرفتن فرم باز خود، با انشعاب از فضای معماری دارای فصل مشترکی با فضایشهری و منظر میانی هستند. هدف از این پژوهش، بررسی مفهوم شکلگیری مکانسوم در فرم کافههای روباز و اهمیت ...
بیشتر
مکانهای سوم شهری، معرف مکانهایی هستند که مردم را بدون برنامهریزی، ناگهانی و خلاقانه و در جهت ساخت اجتماع، دورهم جمع میکنند. کافههای روباز شهری با در نظر گرفتن فرم باز خود، با انشعاب از فضای معماری دارای فصل مشترکی با فضایشهری و منظر میانی هستند. هدف از این پژوهش، بررسی مفهوم شکلگیری مکانسوم در فرم کافههای روباز و اهمیت اجتماعپذیری در بافت شهری است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و به لحاظ هدف کاربردی بوده و شیوه گردآوری دادهها به صورت کتابخانهای و پیمایشی است. بعد از تبیین چارچوب مفهومی و با استفاده از ابزار تحقیق شامل مشاهده و حضور، ابتدا پرسشنامه با گویههای مشخص، به شیوه محققساخت در قالب طیف لیکرت با توجه به میانگین جمعیت منطقه 2 تهران، تدوین و جهت ارزیابی برخی از متغیرها به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده و غیراحتمالی توزیع و با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشانگر اهمیت بالای مکانهای سوم شهری نظیر کافههای روباز است که با توجه به این یافتهها کافههای مورد بررسی در مواردی که متغیرهایی مانند تعاملات اجتماعی در سه شکل خود در اولویت اول و کیفیات زیباییشناسی، انعطافپذیری فضا، دسترسی و خدمات در اولویت دوم نمرات بالایی را دریافت کردهاند دارای وضعیت مناسبتری بوده و زمانی که متغیرهای پویایی، فعالیت و راحتی حد وسط را داشتهاند، متغیری نظیر اقلیم و حفاظت، بیشترین تأثیر را داشته است.
بهزاد ملک پور اصل؛ پویا جودی گل لر
چکیده
ارزشها در برنامهریزی و دستیابی به چارچوب انگاشتی تبیینکنندۀ ارزشها و معیارهای داوری، عرصههای نوین پژوهشی را فراهم ساخته است. سیر تحول درک ارزشها در فرآیند برنامهریزی، پیوند مابین ارزشها و گفتمانهای مسلط در محیط برنامهریزی را در مرکز توجه خود قرار داده است؛ بهطوری که حیات ارزشهای برنامهریزی نیز متأثر از این ...
بیشتر
ارزشها در برنامهریزی و دستیابی به چارچوب انگاشتی تبیینکنندۀ ارزشها و معیارهای داوری، عرصههای نوین پژوهشی را فراهم ساخته است. سیر تحول درک ارزشها در فرآیند برنامهریزی، پیوند مابین ارزشها و گفتمانهای مسلط در محیط برنامهریزی را در مرکز توجه خود قرار داده است؛ بهطوری که حیات ارزشهای برنامهریزی نیز متأثر از این پیوند بوده و به واسطۀ رهیافتهای نوین همچون تأکید بر تجربۀ زیستۀ برنامهریزان، عرصههای سهگانۀ ارزشها، گفتمان و نظریۀ برنامهریزی به یکدیگر پیوند خوردهاند. نظام برنامهریزی ایران بیتوجه به این تحولات همچنان بر دیدگاههای اثباتباور به مثابۀ چارچوب تببینگر ارزشها در برنامهریزی تأکید دارد؛ بهطوریکه تأکید بر این رهیافت در نظامِ برنامهریزیِ ایران، زمینهای را فراهم کرده است که در آن فرآیند برنامهریزی جدا از گفتمانهایِ اثرگذار بر حیات ارزشها در نظر گرفته میشود. هدف این پژوهش دستیابی به چارچوب انگاشتی به منظور درک داوری عملی برنامهریزان در تجربۀ زیستۀ آنها است. روش پژوهش مبتنی بر نظریه مبنایی برساختگرایانه است که تمرکز آن بر فهم کنشِ اجتماعی برنامهریزان و درک تجربۀ زیستۀ آنها خواهد بود. دادههای تحلیل عناصر ذهنی برنامهریزان بواسطۀ روش مصاحبههای نیمه-ساختار یافته با 28 نفر از برنامهریزان دارای سابقه در محیط برنامهریزی کلانشهر تهران و پاسخ به پرسشهایی در ارتباط با تجربه زیستۀ آنها فراهم گشته و پس از انجام مراحل پیش کدگذاری اعم از گردآوری دادهها و پیادهسازی آنها، مرحله تحلیل دادهها و طیفهای سهگانه کدگذاری: کدگذاری اولیه، کدگذاری متمرکز و در نهایت کدگذاری نظری انجام شده است. در نهایت چارچوب انگاشتی حیات ارزشهای برنامهریز در سایۀ گفتمانها به عنوان دستاورد مقاله معرفی شده است.
مائده هدایتی فرد؛ سلین رزنبلا
چکیده
سیستمهای اجتماعی و بومشناختی از جمله سیستمهای احتمالاتی هستند که به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن رفتار آنها، پیچیدگی و دشواری رویارویی با نامعلومیها دوچندان میشود. مطالعات بسیاری بر اهمیت تابآوری سیستمهای اقتصادی در برابر بحرانهای انسانی و طبیعی تأکید دارند. در حالی که ارتباط میان فشردگی اقتصادی سیستم و تابآوری در ...
بیشتر
سیستمهای اجتماعی و بومشناختی از جمله سیستمهای احتمالاتی هستند که به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن رفتار آنها، پیچیدگی و دشواری رویارویی با نامعلومیها دوچندان میشود. مطالعات بسیاری بر اهمیت تابآوری سیستمهای اقتصادی در برابر بحرانهای انسانی و طبیعی تأکید دارند. در حالی که ارتباط میان فشردگی اقتصادی سیستم و تابآوری در این مطالعات، به صورت مثبت تحلیل شده است، این پژوهش با مطالعۀ تحولات فضایی در بحران زلزله بم، نشان داده است که در مقطع 1375، فشردگی اقتصادی با شاخصهای عملکرد اقتصادی همبسته بوده است. به طوری که هرچه روابط متقابل فعالیتهای اقتصادی در واحد فضایی تنگاتنگ بوده باشد، تمایل به افزایش تابآوری اقتصادی منطقه بیشتر بوده است اما در شرایط سالهای پس از زلزله، که سیستم دچار تغییر شده، این رابطه به صورت منفی و معکوس عمل کرده است. به بیانی دیگر، با افزایش فشردگی اقتصادی، کارایی اقتصادی کمتر شده است. بدین ترتیب، برای افزایش تابآوری سیستمهای اقتصادی مناطق شهری که قدرت پذیرش تغییر و تبدیل آن به فرصت توسعه تعریف شده است، تخصصی شدن و تمرکز فعالیتی کافی نیست بلکه در شرایط تنوع اقتصادی، با افزایش قدرت تغییرپذیری سیستم برای احیا، زمینه برای مواجهه با بحرانهای غیرمترقبه فراهم میآید. در این زمینه، توجه به میزان مرتبط بودن فعالیتهای اقتصادی نیز در خودسازماندهی مناطق اهمیت دارد.
صابر محمدپور؛ مهرداد مهرجو؛ فاطمه اغنائی
چکیده
امروزه ناپایداری در بخش حملونقل بیشتر شهرهای کشورهای درحالتوسعه در حال افزایش است و توسعه حملونقل بهاشتباه با فعالیتهایی نظیر ساختوساز پلها و زیرگذرها، عریضسازی معابر و بر سیستمهای حملونقل سریع مترادف گرفته میشوند. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر حملونقلی در کیفیت زندگی شهروندان شهر رشت و ارزیابی تأثیر سیاستهای ...
بیشتر
امروزه ناپایداری در بخش حملونقل بیشتر شهرهای کشورهای درحالتوسعه در حال افزایش است و توسعه حملونقل بهاشتباه با فعالیتهایی نظیر ساختوساز پلها و زیرگذرها، عریضسازی معابر و بر سیستمهای حملونقل سریع مترادف گرفته میشوند. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر حملونقلی در کیفیت زندگی شهروندان شهر رشت و ارزیابی تأثیر سیاستهای سلبی-ایجابی حملونقلی در روند شاخصهای کیفیت زندگی است. این پژوهش با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون و همچنین با استفاده از آزمون مدل ساختاری به دنبال تحلیل مسیر تأثیرات دو سیاست سلبی محدودیت تردد اتومبیل و محدودیت پارکینگ و دو سیاست ایجابی توسعه حملونقل عمومی و توسعه فضاهایی برای عابران پیاده بر بهبود شاخصهای کیفیت زندگی است. بر این اساس برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه 384 نفر محاسبه شد. پایایی و اعتبار پرسشنامهها 822/0 بدست آمد که با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است، که با استفاده از مدل معادلات ساختاری نمایان شد که متغیر سیاستهای سلبی حملونقلی درمجموع 89/0 از واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهری را تبیین میکند.. با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص، ضریب تعیین این مقدار در حد قوی (80/0) برآورد میشود و همچنین متغیر سیاستهای ایجابی حملونقلی درمجموع 94/0 از واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهری را تبیین میکند. با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص، ضریب تعیین این مقدار در حد قوی (89/0) برآورد میشود، بهعبارتدیگر سیاستهای ایجابی-سلبی در ابعاد مختلف در حد قوی توان تبیین واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهر شهروندان را دارند.
لیلا حبیبی؛ عامر نیک پور؛ معصومه نجفی
چکیده
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از مهمترین بخشهای شهرها جهت استفاده زنان، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند که گاهی نقش عوامل بازدارنده را در استفاده از این فضاها بازی میکنند. هدف از این تحقیق سنجش عامل احساس امنیت در فضاهای شهری برای زنان میباشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهشهای توصیفی ...
بیشتر
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از مهمترین بخشهای شهرها جهت استفاده زنان، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند که گاهی نقش عوامل بازدارنده را در استفاده از این فضاها بازی میکنند. هدف از این تحقیق سنجش عامل احساس امنیت در فضاهای شهری برای زنان میباشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهشهای توصیفی -تحلیلی به شمار میرود. مطالعات نظری این تحقیق با بهرهگیری از تحقیقات پیشین و مرور بر ادبیات موضوع، تکمیل و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری اطلاعات انجامید. سؤالات پرسشنامه شامل 61 سؤال در مورد فضاهای عمومی شهر آمل طراحی و بین 450 نفر از پاسخگویان توزیع و تکمیل شد. دادههای بدست آمده در محیط Spss با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون کروسکال والیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که تفاوت معناداری بین مؤلفههای احساس امنیت و نگرش زنان وجود دارد. همچنین نتایج آزمونها بیانگر این است که در خیابانها و پارکها کمترین احساس امنیت و در میادین بیشترین میزان رضایت از مقوله امنیت در بین زنان وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری میان متغیرهای زمینهای چون سن، تحصیلات، شغل و میزان دفعات استفاده از فضاهای عمومی و احساس امنیت زنان وجود دارد.